فروشگاه اسباب بازی

اینجا فروشگاه اسباب بازی بچه هاست:
عروسك مو طلائی: ای كاش من را یك دختر مهربان بخرد و هر روز موهایم را شانه كند و شبها برایم لالائی بخواند.
خرس پشمالو: ای كاش یك بچة شیطان من را بخرد و آنقدر كثیفم كند كه مادرش هر شب من را در ماشین لباسشوئی بیاندازد .
ماشین پلیس سیاه: من دوست دارم یك پسر مرا بخرد و من برایش با صدای بلند آژیر بكشم .
ماشین باری كوچك: من دلم می خواهد مال یك پسر كوچولو باشم كه توی باربرم اسباب بازی بریزد و من را راه ببرد .
تفنگ آب پاشی: من دوست دارم به تمام بچه های جیغ جیغو آب بپاشم .
توپ قلقلی: من دلم می خواهد آنقدر قل بخورم تا به آخر دنیا برسم !
خرگوش گوش دراز: من دوست دارم یک دختر تپلو من را بخرد و با من بازی کند.
ماشین کنترلی: من خیلی دلم میخواهد یک پسر کوچولو من را بخرد و با کنترلم من را به همه جا ببرد.
اینها همة درد و دل های اسباب بازیها نیست فقط یه گوشه از اونه ، مگه نه؟
نظرات شما عزیزان: